شعر ترانه تکست
به دنياي شعر ترانه تکست خوش آمدید
خدامطلب ارسالی ازffathi31 ( <-PostCategory-> )

خدا حق است و حقیقت قلبی

خدا نور است و هدایت الهی

خدا رحمت است و راهنمای آدمی

خدا حکمت است و درکش نهانی

خدا رب است و فهمش دور ز هر ذهنی

خدا عظمت است و شکوهش باورنکردنی

خدا عشق است و حسش درونی

خدا کریم است و کراماتش جاودانی

خدا رحیم و بخشنده است و مهربان

خدا برکت است  ز بهر پیر و هر جوان

خدا امید است در دل مخلوقات زمینی

خدا نعمت و رحمت است و دوست داشتنی

                                                             ف.فتحی

' />

+ نوشته شده در 24 تير 1391برچسب:,ساعت 7:53 توسط |

مطالب پيشين
, ساعت 7:53" > خدامطلب ارسالی ازffathi31


کینه و نفرت مطلب ارسالی ازffathi31 ( <-PostCategory-> )

بدتریت بلای خانمان برانداز است کینه و نفرت

دل همنوعی را بدرد آورد و هرگز ندارد معرفت

با کینه و نفرت شوید دور ز خدای کریم و رحیم

ز خالقتان فاصله گیرید و شوید یار شیطان رجیم

بدترین آفت مهر و محبت است کینه و نفرت

چونکه باعث شود فاصله گیرید ز انسانیت

با کینه و نفرت می توان شکست دلها را

هیچ بند زنی به روز اول در نیاورد آن قلبها را

کینه و نفرت باعث شود نبریم از زندگی لذت

دل همنوعمان را  بدرد آوریم با کینه و نفرت

ز کینه و نفرت به سراغ آدمی آید حسادت

رفیق شفیق حسادت باشد کینه و نفرت

با کینه و نفرت شود پژمرده گلهای محبت

بین همه نفاق و جدایی اندازد کینه و نفرت

 کینه و نفرت دور سازد آدمی را ز خدای یکتا

به شیطان ملعون روی آورد و شود یکه و تنها

با کینه و نفرت شوی همچو حیوانی وحشی

بی رحم  شوی و خون همنوع در شیشه ریزی

با کینه و نفرت گیریم فرسنگها فاصله ز مهر و محبت

قلبهایمان روز به روز سیاهتر شود ز کینه و نفرت

کینه و نفرت دور سازد آدمی را ز جاده امن الهی

بین قلبها ی آدمی اندازد فاصله و نفاق و جدایی





' />

+ نوشته شده در 23 تير 1391برچسب:,ساعت 19:27 توسط |

مطالب پيشين
, ساعت 19:27" > کینه و نفرت مطلب ارسالی ازffathi31


مجنون منم عشقم خالق یکتامطلب ارسالی ازffathi31 ( <-PostCategory-> )


مجنون من مخلوقم و عشقم خالق یکتا

 

 

معشوق تویی عاشق من مخلوق بینوا

 

 

معبودم تویی و امیدم در زندگی آن باریتعالی

 

 

جان خود فدای معبودم نمایم که باشد حق تعالی

 

 

ز عشق معشوقم الله شدم بی تاب و توان

 

 

کوی و برزن گردم و سراغ یار گیرم ز پیر و جوان

 

 

آواره هر بیابان و دشت و صحرایم من عاشق خدا

 

 

به هر جا بنگرم بینم ردپای معشوق پر بها

 

 

دلم خواهد  تا که گیرم آرام و قرار کنار معشوقم

 

 

تا به آرامش رسم و نثار معشوق کنم عشقم

 

 

دائما بوی عطر معشوق رسد به مشام عاشق

 

 

بی تاب و توان شود و گیرد ز هر کسی سراغ معشوق

 

 

عشق خدا را هرگز نتوان کرد مقایسه با عشفی

 

 

عشق طعمه ای است معشوق پاشد  سر راه عاشق

 

 

پهن کند آن طعمه لذیذ را تا کند شکار آن معشوق

 

 

چونکه عشق خدا بی ریا است و پاک و آسمانی

 

                                      ف. فتحی

' />

+ نوشته شده در 21 تير 1391برچسب:,ساعت 8:12 توسط |

مطالب پيشين
, ساعت 8:12" > مجنون منم عشقم خالق یکتامطلب ارسالی ازffathi31


شیطان مطلب ارسالی ازffathi31 ( <-PostCategory-> )

 

شیطان بی رحم  و ملعون باشد نابکار

 آدم سست اراده را گول زند و کند گرفتار

 شیطان برد هوش از سر آدم بی خیال

به گرداب گناهی اندازد در همه حال

هر که سلام گوید به شیطان رجیم

 دور شود ز خدایش که باشد حکیم

 گرداب گناه باشد مهیب و ترسناک

 هر که به سویش رود دائما باشد بیمناک

زمانی ریزد بنده ای  اشک ندامت 

گول وسوسه های شیطان خورده آن بدبخت

هر که با اراده و ایمان رود به جنگ شیطان

پتکی محکمی شود و زندهمچو سنگ به شیطان

پیروز میدان کسی است که دوری جوید ز شیطان

 تا بنای زندگیش محکم شود نیاندازد او را آن طوفان

 

                                                                  ف.فتحی

 

' />

+ نوشته شده در 19 تير 1391برچسب:,ساعت 10:55 توسط |

مطالب پيشين
, ساعت 10:55" > شیطان مطلب ارسالی ازffathi31


حال و آینده مطلب ارسالی ازffathi31 ( <-PostCategory-> )

  

گذر عمر را آدمی کند احساس زمانی

 لحظه لحظه اش بهره جوید در زندگانی

 حال ماهی لغزانی است در دستانمان

به چنگ آورد صیادی آن حال را در هر زمان

حال را  هرگز نتوان کرد زندانی  زمانی

ناگه گذر عمرآدمی سریع گذرد در زندگانی

گذشته شود دفتر بایگانی  کامل ز آیندگان

تک تکش ورق زنیم و عبرت گیریم ز گذشتگان

 حال و آینده در آمیزند با هم در زندگی  زمانی

 گذر عمر آمی را سازند در طول زندگانی

گذشته شود روزی دفتر بایگانی  آیندگان

تک تکش ورق زنند و گیرند عبرت درهر زمان

 حال و آینده شوند روزی همچو رفیقی شفیق

 در هم در آمیزند و شوند آندو  همچو رقیق

                   ف.فتحی

 

' />

+ نوشته شده در 17 تير 1391برچسب:,ساعت 22:39 توسط |

مطالب پيشين
, ساعت 22:39" > حال و آینده مطلب ارسالی ازffathi31


کاروان عمر از f.fathi ( <-PostCategory-> )

 

کاروان عمر آدمی می گذرد آرام و آهسته

 

 گذرش را حس نکند آن مسافر خسته

 

ثانیه ثانیه عمر آدمی دارد ارزش بسیار

 

بیهوده تلف نکند لحظه ای دانای هوشیار

                                                             ف.فتحی

 

 

 

 

' />

+ نوشته شده در 15 تير 1391برچسب:,ساعت 22:28 توسط |

مطالب پيشين
, ساعت 22:28" > کاروان عمر از f.fathi


( عشق خدایی )از ف. فتحی ( <-PostCategory-> )

سلام ( عشق خدایی )

پاکترین عشق باشد عشق خدای یکتا

عاشق خدا تواند تجربه کند در این دنیا

عشق ورزد عاشق به معشوقش خدا

لحظه ای ز ععشق خدا نشود جدا

عشق خدایی پاک است و آسمانی

بنده مخلص خدا قدر داند در زندگانی

عاشق خدا گذر کند ز سدهای بسیار

تا به معشوقش رسد رنجها برد بیشمار

هر که در زندگانی کند احساس عشق خدا

هرگز لحظه ای ز معشوقش الله نشود جدا

عشق خدا وصف ناشدنی است و خاص

عاشق خدا عشق ورزد به معشوق با اخلاص

ز عشق آن مخلوق شود محو در معشوق

هرگز نتوان جدا کرد آن مخلوق ز معشوق

عاشق مست است و معشوق هوشیار

معشوق صید است و عاشق آماده شکار

عاشق کور است و معشوق بینا و شنوا

معشوق گیرد دست عاشق همچو عصا

میلاد امام زمان منجی بشریت بر شما مبارک و فرخنده باد

(ف. فتحی)

' />

+ نوشته شده در پنج شنبه 15 تير 1391برچسب:,ساعت 20:54 توسط اسحاق تتا |

مطالب پيشين
, ساعت 20:54" > ( عشق خدایی )از ف. فتحی


شعر ( پل ارتباط عقل و علم ) از ف. فتحی ( <-PostCategory-> )


( پل ارتباط عقل و علم )

پل عقل و علم شود محکم زمانی                 شعور و ذکاوت بکار گیرید در زندگانی

زمانی شود پل ارتباط عقل و علم سست      تعطیل شود عقل و شعورش و کند او را پشت

علم هیچگاه به اختیار نشود جایی مهمان       عاقل ز عقل و شعورش شود او را میزبان

عاقل دانا همیشه باشد علم را میزبان          عقل نباشد هرگز علمی نشود مهمان

عفل و شعور و علم شوند زمانی یکدست        کشف نماید دنیای ناشناخته ها و شود سر مست

حق تعالی داده کلیدی همچو عقل و هوش      بگشاید درهای محکم علم و شود مدهوش

( ف.فتحی )

' />

+ نوشته شده در چهار شنبه 14 تير 1391برچسب:,ساعت 1:46 توسط اسحاق تتا |

مطالب پيشين
, ساعت 1:46" > شعر ( پل ارتباط عقل و علم ) از ف. فتحی


با گناه از ف.فتحی ( <-PostCategory-> )

با گناه از ف.فتحی

با گناه عذاب حهنم بیشتر و بیشتر می شود

با گناه آتش جهنم سوزان و سوزانتر می شود

با گناه هرگز نتوان کرد در زندگی تزکیه نفس

در بست در آختیارشیطان قرار گیری و نکشی نفس

گناهکار ز خود ندارد ذره ای اراده در زندگی

مطیع شیطان نابکار باشد کند دائما دوندگی

با گناه شود ابرو و حیثیت آدمی لکه دار

پاک نشود لکه گناهت با وجود شیطان نابکار

با گناه بسته شود کم کم در های بهشت

به بیراهه کشیده شوی دهی انجام کار زشت

' />

+ نوشته شده در سه شنبه 13 تير 1391برچسب:,ساعت 23:56 توسط اسحاق تتا |

مطالب پيشين
, ساعت 23:56" > با گناه از ف.فتحی


(زنگار آیینه قلبی) از ف.فتحی ( <-PostCategory-> )

( زنگار آیینه قلبی)

زمانی پاک شود زنگار آیینه قلبی

اسم الله کند آن آیینه را دلربایی

عشق الله گرم کند قلب عاشقی

شب و روز ز عشق و وفا کند شیدایی

چینی بند زن توانایی همچو مهر و محبت

بند زند قلب شکسنه ای را با عطوفت

کدر کند زنگار نفرت قلب دل شکسته

مهر و محبت پاک کند آن را تا شود شسته

زنگار کینه و نفرت زمانی شود کهنه و قدیمی

مهر و محبت هم پاک نکند زنگار به آسانی

زمانی دور شود زنگار قلبی ز نفرت

جایگزین نماییم کینه و نفرت محبت

آنقدر باشد زنگار قلبی قدیمی و کهنه

هرگز پاک نشود با قویترین شوینده

آیینه قلب مخلوق بینوا زمانی شود دلربا

جوانه عشق در آن روید و شود عاشق خدا

آنقدر شفاف شود قلبی که شد عاشق خدا

هرگز زنگاری نتواند لانه گزیند ز آن جای با صفا

پاکسازی کنیم زنگار قلبها را با مهر و محبت

عهد و پیمان بندیم با خدایی که دارد معرفت

' />

+ نوشته شده در دو شنبه 12 تير 1391برچسب:,ساعت 20:16 توسط اسحاق تتا |

مطالب پيشين
, ساعت 20:16" > (زنگار آیینه قلبی) از ف.فتحی


صفحه قبل 1 2 صفحه بعد