شعر ترانه تکست
به دنياي شعر ترانه تکست خوش آمدید
رازهای نهانی عاشق خدامطلب ارسالی ازffathi31 ( <-PostCategory-> )

سحر دارد رمز و رازی بیشمار

زودتر از خواب ناز شویم بیدار

بدون دغدغه شویم نزدیک حق

روحانیت سحر دهد قلبها را جلا

زنگارهای کهنه را ز قلبها کند جدا

نزدیک و نزدیکتر شوم به آن یکتا

راز های نهان گویم به آن بی همتا

خالصانه نشینم سر سجاده عشق

از ته قلبم کلام خالصانه خوانم ز عشق

عشق پاکم را در طبق اخاص نهم ای خدا

بر زبان جاری کنم عشق پی ریایم ای خدا

تقدیم معشوقم الله کنم با خلوص نیت

دائما گویم دوستت دارم با وقار و با متانت

شرم دارم ز اللهم تا که گویم ز عشقم

رازهای نهان دارم تا که گویم به معشوقم

دل به دریا زنم و گویم عاشقتم ای خدا

عشق پاکم را بپذیر ای خدای دانا و توانا

سر سجاده عشقت نشینم در سحر

کلام عاشقانه جاری سازم در سحر

صادقانه و بی ریا به خدا گویم ز عشقم

ترس و واهمه ای ندارم تا گویم به معشوقم

دوستت دارم بسیار ای خدای قادر

دوستت دارم بیشمار ای خدای ناصر

عشق پاکم را نثارت می کنم ای خدای کریم

شب و روز به درگاهت دعا میکنم ای رحیم

بپذیر عشق من  عاشق و بینوایم ای خدا

تا که آرام و قرار گیرد دل عاشقم ای  خدا

در سحر شوم به عشقت ای خدا  بیدار

در سحر پل ارتباططت شود ای خدا پدیدار

رد شوم از آن پل ارتباط تا رسم به معشوقم

عشق پاک و بی ریایم را تقدیم کنم به معشوقم

نوک قله قلبم روم وبا صدای بلند فریاد زنم ای خدا

تا که پژواک صدایم رسد به گوش عاشقان دنیا

همه بدانند عاشقتم  ای خدای یکتای بی همتا

هرگز لحظه ای از عشق خدای یکتایم نشوم جدا

            مخلصتم ای خدا ........ف.فتحی

                                     



' />

+ نوشته شده در 30 تير 1391برچسب:,ساعت 19:36 توسط |

مطالب پيشين
, ساعت 19:36" > رازهای نهانی عاشق خدامطلب ارسالی ازffathi31


روزه گرفتن مطلب ارسالی ازffathi31 ( <-PostCategory-> )

روزه گرفتن نخوردن و نیاشامیدن نیست

روزه گرفتن عبادت خالصانه خدا است

 روزه گرفتن تزکیه نفس آدمی را کند کاملتر

روزه گرفتن ایمان و تقوای آدمی را کند محکمتر

حلول ماه فرخنده و مبارک رمضان بر مسلمانان مبارک باد

انشا الله ماه مبارک رمضان دلهای همه را به همدیگر نزدیکتر

کندو عبادت و بندگی حق را به نحو احسن در همه بیشتر نماید

                                                                     ف.فتحی

' />

+ نوشته شده در 30 تير 1391برچسب:,ساعت 18:53 توسط |

مطالب پيشين
, ساعت 18:53" > روزه گرفتن مطلب ارسالی ازffathi31


نگفتمت مطلب ارسالی ازحسین رحمتی زاده ( <-PostCategory-> )

نگفتمت که من یه روز میرم

// هر چه باشه من بهت میگم

// کاری نکن شیشه ی دلم بشکنه

// دلیل بدبیاریات آه منه

// صدای خوشت ترانه می شود

// دل سنگت یه روز بیگانه می شود

// عشق را به شوخی نگیر

// دلش را نداری برو بمیر

// آزارم بدی هر دومونو آواره می کنم

// تیکه ام بگیره شعرامو پاره میکنم

// نگفتمت این راه که میری به بی راهه میره

// کمی مدارا کن ، آخه دلم پیشت گیره

// جوهر قلمم به زودی تموم میشه

// این روزامون پای بحث ها حروم میشه

// دیگه طعنه هات یک مرض شده

// بوی دهانت این روزا عوض شده

// عمق نگاهت تاریک شده

// جا و فضای قلبم باریک شده

// که عزیزم قدم هایت ، لنگ می زنه

// دستان روحت منو سنگ می زنه

// که احساس میکنم ازم سیر شدی

// هم چو بلبلی جای دگر اسیر شدی

// میدونم شعر شکستن را از بری

// حرفی نییست میتونی که بری

 

' />

+ نوشته شده در 30 تير 1391برچسب:نگفتمت,ساعت 16:33 توسط |

مطالب پيشين
نگفتمت, ساعت 16:33" > نگفتمت مطلب ارسالی ازحسین رحمتی زاده


قلم و صفحه ( تکس رپ )مطلب ارسالی ازحسین رحمتی زاده ( <-PostCategory-> )

ساکت نشستم

قلم به دستم

رو انگشت شستم

یه چسب بستم

که داره زخمی

از یه روز برفی

روزی که نداشتم حرفی

بگم واست از روی تفریح

قلم رو صفحه لغزید

نوشت تکسی که صفحه لرزید

دفتر زیرشم یکهو ترسید

چشام همه ی ماجرارو دید

یعنی چی بود اون نوشته

که دفتر زیرشم کپی گرفته

شاید یه مشت حرف مفته

اما اینو کی گفته

' />

+ نوشته شده در 30 تير 1391برچسب:قلم,صفحه,ساعت 13:56 توسط |

مطالب پيشين
قلم,صفحه, ساعت 13:56" > قلم و صفحه ( تکس رپ )مطلب ارسالی ازحسین رحمتی زاده


با حسین رحمتی زاده آشنا شوید ( <-PostCategory-> )

نام و نام خانوادگی : حسین رحمتی زاده
نام شهرت : Hossein707
متولد چه روزی ، چه ماهی، چه سالی هستید : هشتم  آذر سال 1372
وضعیت تاهل : مجرد
در چه زمینه ای فعالیت می کنید : ترانه و تکس رپ بعضی وقتام شعرهایی در سبک های دیگر می گم در زمینه ی موسیقی هم کمی واردم البته نه به صورت حرفه ای کارهایی مثل ضبط ،میکس،
از چه زمانی شروع به کار کردید : شعر گفتن رو از بچگی می گم اما ترانه و تکس رو یه سالی میشه شروع کردم
آیا کسی را الگو خود قرار دادین : الگویه خاصی ندارم اما در تکس گفتن بهرام و حامد فرد رو می توان الگوم به حساب اورد
چه کسی مشوقتون بوده تا الان : دوستان و ذوق خودم
آیا در همکاری با شما محدودیتی دارد : نه
چه مشکلاتی بر سر راهتون بوده تا به امروز : مشکلات آنچنانی نبوده فقط از این که از شعرها حمایت نمیشه منو زجر میده.
چرا دوست داری این فعالیتتو : خب دوست دارم دیگه چرا نداره
قصد ازدواج داری : نه هنوز


مرسی  در همه کارات موفق باشی

' />

+ نوشته شده در جمعه 30 تير 1391برچسب:,ساعت 1:24 توسط اسحاق تتا |

مطالب پيشين
, ساعت 1:24" > با حسین رحمتی زاده آشنا شوید


بترس ( تکس رپ )مطلب ارسالی ازحسین رحمتی زاده ( <-PostCategory-> )

بترس از من و حرفام بترس

از کتاب و قلمو ترس بترس

بترس

بترس که ترسیدن بعضی جاها لازمه

مثل ترسه سربازی که واسه مرگ عازمه

بترس

از قافیه ها و بیتام

بترس

از حرکت و ایستام

بترس

بترس که ترسیدن حق توست

ترسه یه نگهبان مرزی سر پست

از صدای گلوله و ناله ها

از رنگی ها و ساده ها

بترس

بترس که اگه نترسی ترسوندنت

به شوخی میبینی تا حد جنون رسوندنت

از اخم و از چشمام بترس

بترس آره از نعره هام بترس

مثل لاک پشت توی لاک باش

هوا بودن خطر داره همون خاک باش

تو این زمونه ی لعنتی باید خوف داشت

چون دیدی واسه ترست دیگه مهلت نذاشت

بترس

جون خودت جون هرکی که دوست داری

تو خطر می افته، تو که دوست نداری

بلا سرشون بیاری

پس بیا بترس

بترس

از نوک تیز قلمم

و از بلندی و شکوه علمم

بترس که واقعا ترس دارم

جایی نرو هنوز بات حرف دارم

 

' />

+ نوشته شده در 29 تير 1391برچسب:بترس,ترس,شعر,تکس,حسین رحمتی زاده,ساعت 14:44 توسط |

مطالب پيشين
بترس,ترس,شعر,تکس,حسین رحمتی زاده, ساعت 14:44" > بترس ( تکس رپ )مطلب ارسالی ازحسین رحمتی زاده


آینده و رویای حالمطلب ارسالی ازffathi31 ( <-PostCategory-> )

آینده روشن و موفق باشد رویای حال

جسرت گذشته را نخورد وباشد بی خیال

آینده را حال کند برنامه ریزی یا کهقربانی

منتظر روزهای خوش و نا خوش شویم در زندگی

بیایید حال را دریابیم چونکه زود می گذرد گذشته

تا آینده موفق و روشنی را کسب نمایید ز گذشته

پیروزمیدان کسی است که استفاده کند زحال حاضر

تا شایسته و به نحو احسن بهره جوید زحال حاضر

آینده روشن زمانی شود نصیب کسی در زندگی

دقیق و منظم کند برنامه ریزی آدمی در زندگی

انسان عاقل هرگز نکند حال را قربانی در زندگی

ز اندوخته هایش بهره جوید در زندگی هر آدمی

زمانی آینده روشن پیش رو دارد آدمی در زندگی

اندوخته ای هر چند کوچک و ناچیز کنار گذارد آدمی

حریص و پول پرست کند در زندگی حال را قربانی

حسرت گذشته ها یش را خورد دائما در زندگانی

آدمی در زندگی آینده را  هرگز نخواهد کرد  شکار

به نحو احسن حال را  در یابد و بهره جوید بی شمار

آینده ای روشن و درخشان را زمانی تضمین کند حال

بهره کافی زلحظه لحظه اش برید و شوید چون پرنده سبکبال

                                                               ف.فتحی


' />

+ نوشته شده در 26 تير 1391برچسب:,ساعت 16:55 توسط |

مطالب پيشين
, ساعت 16:55" > آینده و رویای حالمطلب ارسالی ازffathi31


خدامطلب ارسالی ازffathi31 ( <-PostCategory-> )

خدا حق است و حقیقت قلبی

خدا نور است و هدایت الهی

خدا رحمت است و راهنمای آدمی

خدا حکمت است و درکش نهانی

خدا رب است و فهمش دور ز هر ذهنی

خدا عظمت است و شکوهش باورنکردنی

خدا عشق است و حسش درونی

خدا کریم است و کراماتش جاودانی

خدا رحیم و بخشنده است و مهربان

خدا برکت است  ز بهر پیر و هر جوان

خدا امید است در دل مخلوقات زمینی

خدا نعمت و رحمت است و دوست داشتنی

                                                             ف.فتحی

' />

+ نوشته شده در 24 تير 1391برچسب:,ساعت 7:53 توسط |

مطالب پيشين
, ساعت 7:53" > خدامطلب ارسالی ازffathi31


کینه و نفرت مطلب ارسالی ازffathi31 ( <-PostCategory-> )

بدتریت بلای خانمان برانداز است کینه و نفرت

دل همنوعی را بدرد آورد و هرگز ندارد معرفت

با کینه و نفرت شوید دور ز خدای کریم و رحیم

ز خالقتان فاصله گیرید و شوید یار شیطان رجیم

بدترین آفت مهر و محبت است کینه و نفرت

چونکه باعث شود فاصله گیرید ز انسانیت

با کینه و نفرت می توان شکست دلها را

هیچ بند زنی به روز اول در نیاورد آن قلبها را

کینه و نفرت باعث شود نبریم از زندگی لذت

دل همنوعمان را  بدرد آوریم با کینه و نفرت

ز کینه و نفرت به سراغ آدمی آید حسادت

رفیق شفیق حسادت باشد کینه و نفرت

با کینه و نفرت شود پژمرده گلهای محبت

بین همه نفاق و جدایی اندازد کینه و نفرت

 کینه و نفرت دور سازد آدمی را ز خدای یکتا

به شیطان ملعون روی آورد و شود یکه و تنها

با کینه و نفرت شوی همچو حیوانی وحشی

بی رحم  شوی و خون همنوع در شیشه ریزی

با کینه و نفرت گیریم فرسنگها فاصله ز مهر و محبت

قلبهایمان روز به روز سیاهتر شود ز کینه و نفرت

کینه و نفرت دور سازد آدمی را ز جاده امن الهی

بین قلبها ی آدمی اندازد فاصله و نفاق و جدایی





' />

+ نوشته شده در 23 تير 1391برچسب:,ساعت 19:27 توسط |

مطالب پيشين
, ساعت 19:27" > کینه و نفرت مطلب ارسالی ازffathi31


مجنون منم عشقم خالق یکتامطلب ارسالی ازffathi31 ( <-PostCategory-> )


مجنون من مخلوقم و عشقم خالق یکتا

 

 

معشوق تویی عاشق من مخلوق بینوا

 

 

معبودم تویی و امیدم در زندگی آن باریتعالی

 

 

جان خود فدای معبودم نمایم که باشد حق تعالی

 

 

ز عشق معشوقم الله شدم بی تاب و توان

 

 

کوی و برزن گردم و سراغ یار گیرم ز پیر و جوان

 

 

آواره هر بیابان و دشت و صحرایم من عاشق خدا

 

 

به هر جا بنگرم بینم ردپای معشوق پر بها

 

 

دلم خواهد  تا که گیرم آرام و قرار کنار معشوقم

 

 

تا به آرامش رسم و نثار معشوق کنم عشقم

 

 

دائما بوی عطر معشوق رسد به مشام عاشق

 

 

بی تاب و توان شود و گیرد ز هر کسی سراغ معشوق

 

 

عشق خدا را هرگز نتوان کرد مقایسه با عشفی

 

 

عشق طعمه ای است معشوق پاشد  سر راه عاشق

 

 

پهن کند آن طعمه لذیذ را تا کند شکار آن معشوق

 

 

چونکه عشق خدا بی ریا است و پاک و آسمانی

 

                                      ف. فتحی

' />

+ نوشته شده در 21 تير 1391برچسب:,ساعت 8:12 توسط |

مطالب پيشين
, ساعت 8:12" > مجنون منم عشقم خالق یکتامطلب ارسالی ازffathi31


دختر بلا از اسحاق تتا ( <-PostCategory-> )

عجب دختر بلایی

النگوهاش طلایی

رنگ موهاش شرابی

آخ ،دلم شده هوایی

رنگ چشماش عسلی

پرو تر از هر پسری

تو خوشگلا تو سری

دل نمیدی به هر پسری

' />

+ نوشته شده در سه شنبه 20 تير 1391برچسب:,ساعت 16:21 توسط اسحاق تتا |

مطالب پيشين
, ساعت 16:21" > دختر بلا از اسحاق تتا


چرا نگرانی از اسحاق تتا ( <-PostCategory-> )

 

نشستم پیش تو

دوست دارم حس تو

می دونم غم تو

میفهمم حرف تو

 

تو مسیر این عشق

می گیرم دست تو

' />

+ نوشته شده در سه شنبه 20 تير 1391برچسب:,ساعت 16:21 توسط اسحاق تتا |

مطالب پيشين
, ساعت 16:21" > چرا نگرانی از اسحاق تتا


بخند از اسحاق تتا ( <-PostCategory-> )

سگرموهاتو وا کن

یه نگاهی به ما کن

 غم از دلت رها کن

شادی تو دلت جا کن

' />

+ نوشته شده در سه شنبه 20 تير 1391برچسب:,ساعت 16:21 توسط اسحاق تتا |

مطالب پيشين
, ساعت 16:21" > بخند از اسحاق تتا


رویای خاموش از مجتبی علیجانپور ( <-PostCategory-> )

تو رو وقتی توی رویا میبینم / انگاری حس میکنم کنارمی

انگاری که پشت ابرای دلم / تو داری تو اوج پرواز میکنی

تو واسم مثل یه خورشید میمونی / که با تو روشن فردای دلم

نمیتونم لحظه ای فکر بکنم / که با تو تاریکه زندگیم

' />

+ نوشته شده در سه شنبه 20 تير 1391برچسب:,ساعت 15:54 توسط اسحاق تتا |

مطالب پيشين
, ساعت 15:54" > رویای خاموش از مجتبی علیجانپور


بهار از مجتبی علیجانپور ( <-PostCategory-> )

بهار

 

فرا رسیده از راه / بهار سبز و زیبا

شکوفه  شده   ستاره / رو سقف آسمونا

باز سردی زمستون / جاشو داده به گرما

سایه های غروب هم / شدن طلوع  فردا

این سایه های غروب / شد ردپای همپا

آوایی از ذوق و شوق / شد بر دل ما پیدا

این لبخند خورشید / مث پرواز تو رویاست

مث شوق رسیدن / به اوج آسمون هاست

باز آسمون قلبم / بی تو سرد و گرفته است

این آسمونم بی تو / همش دلش گرفته است

' />

+ نوشته شده در سه شنبه 20 تير 1391برچسب:,ساعت 15:47 توسط اسحاق تتا |

مطالب پيشين
, ساعت 15:47" > بهار از مجتبی علیجانپور


سنگ صبور از مجتبی علیجانپور ( <-PostCategory-> )
سنگ صبور

 نگاهم با نگاهت گرم میشه / قدم هام با قدم هات سرد میشه

تو تندیه نفس هامو نگاه کن / که از دوریه تو نامرد میشه

تو واکن اخمتو از اون نگاهت / که از شادیه تو دل شاد میشه

تو برگایه درختا رو نگاه کن / که باتو این درختا سبز میشه

همه حرفات واسم سنگ صبوره / غم دنیا واسم مثل یه نوره

نگاهه تو برام لبخند میاره / دیگه لبخند عشقم سوت و کوره

اونه از دست من دلگیر و خسته / دیگه حوصلمم حتی نداره

براش حرفام شده حرف اضافه / دیگه اون تک صدامو دوست نداره

' />

+ نوشته شده در سه شنبه 20 تير 1391برچسب:,ساعت 15:47 توسط اسحاق تتا |

مطالب پيشين
, ساعت 15:47" > سنگ صبور از مجتبی علیجانپور


عادت از مجتبی علیجانپور ( <-PostCategory-> )


عادت

 

 

 

هنوز عادت ندارم / که من بی تو بمونم

 

هنوز طاقت ندارم / که از دوریت بخونم

 

هنوز باور ندارم / مگه بی تو میتونم ؟

 

جدایی از تو سخته / چطور تنها بمونم

 

 

 

هوای خونه بی تو / پر از خاطره هاته

 

همه روزای این دل / پر از عطر صداته

 

تو تصویر دو چشمام / فقط عکس چشاته

 

تموم کار این دل / فقط فکر نگاته

 

' />

+ نوشته شده در سه شنبه 20 تير 1391برچسب:,ساعت 15:47 توسط اسحاق تتا |

مطالب پيشين
, ساعت 15:47" > عادت از مجتبی علیجانپور


عاشقی (عشق به خدا) از مجتبی علیجانپور ( <-PostCategory-> )

عاشقی (عشق به خدا)

توی دنیایی که سرشار از جنونه / فقط نفرته که باقی میمونه

اون همه عشق وعلاقه جاش توگوره / فقط نامردیا باقی میمونه

این همه عاشق دلسوخته پیداست / ولی عشق خریداری نداره

دیگه عاشقی شد مثل یه بازی / کسی به پای عشقش نمیمونه

عاشقی مثل یه مرحم تو وجوده / یا یه درد بی نشون یا که کبوده

عاشقی مثل یه رگ تو وجوده /عاشقی مثل ستایش تو سجوده

عاشقی مثل بهار توی خزونه / یا یه همدم تو روزای نا تمومه

عاشقی عشق به خدا و آسمونه / عاشقی شکر خدای مهربونه

' />

+ نوشته شده در سه شنبه 20 تير 1391برچسب:,ساعت 15:47 توسط اسحاق تتا |

مطالب پيشين
, ساعت 15:47" > عاشقی (عشق به خدا) از مجتبی علیجانپور


عشقم با کس دیگه است از مجتبی علیجانپور ( <-PostCategory-> )

 

عشقم با کس دیگه است

 

 

 

نگامون با همه اما فکرمون جای دیگه است

 

حرفامون با همه اما گوشمون جای دیگه است

 

اسممون با همه اما جسممون جای دیگه است

 

عمرمون با همه اما عشقمون جای دیگه است

 

گریمون با همه اما خندمون جای دیگه است

 

راهمون با همه اما مقصدش جای دیگه است

 

بحثمون با همه اما خواستمون چیز دیگه است

 

دردامون با همه اما شادی با یار دیگه است

 

 

 

 

 

ما دو تا از هم جداییم /دو پل بی انتهاییم

 

دو مسیر انحرافی / منو تو پر از تباهیم

 

منو تو دو بی گناهیم / دو دل بی شب و ماهیم

 

دو سفید و دو سیاهی / دو نگاه بی پناهیم

 

 

 

میگم بمون ستاره / میگی موندن نداره

 

ببین ازم چی مونده / به جز یه قلب پاره

 

میگم بیا بسازیم / میگی سازش نداره

 

میگم بسه سیاهی / میگی فرقی نداره


' />

+ نوشته شده در سه شنبه 20 تير 1391برچسب:,ساعت 15:46 توسط اسحاق تتا |

مطالب پيشين
, ساعت 15:46" > عشقم با کس دیگه است از مجتبی علیجانپور


نامه ای برای خدا از مجتبی علیجانپور ( <-PostCategory-> )

امه ای برای خدا

 

 

 

می نویسم من یه نامه / روی برگایی که خامه

 

می نویسم تا بدونه / دل من پر از کلامه

 

می نویسم تا ببینه / منو تو ظلمت خونه

 

شاید این برام نشون شه / که منم شدم ویرونه

 

 

 

می نویسم با علاقه / با هزار و یک بهونه

 

همه حرفای دلم رو / همه دردای زمونه

 

مینویسم همه عمرم / دیگه بد خرد و خرابه

 

مینویسم که خوشی هام / همه مثل یه سرابه

 

 

 

سهم من از همه دنیا / همین سقف آسمونه

 

گاهی وقتا خیلی خوبه / گاهی هم میشه ویرونه

 

منه تنها و پر از غم / که دارم میشم دیوونه

 

همه لحظه هام خیاله / پر سوت و کوره خونه

 

 

 

می نویسم من یه نامه / روی دیوار یه خونه

 

می نویسم که علاقه / توی قلب من میمونه

 

می نویسم که خدا جون / این همش درد و دلامه

توی دل نیست توی خونه / گاهی وقتا تو صدامه

' />

+ نوشته شده در سه شنبه 20 تير 1391برچسب:,ساعت 15:46 توسط اسحاق تتا |

مطالب پيشين
, ساعت 15:46" > نامه ای برای خدا از مجتبی علیجانپور


اشک و بارون مطلب ارسالی ازحسین رحمتی زاده ( <-PostCategory-> )

 

بارون داره رو شیشه اشکاشو می ریزه

مثل چشمای منه که رو گونه اشکامو می ریزه

شیشه هم درد بارونه توی گریه ی ابرا

گونه هامم هم درد اشکامه توی گریه ی چشما

 

 

قطره ها لیز می خورن روی تن شیشه

اما این گونه هام هیچ وقت دلخور نمی شه

آخه یه حس عجیبه حس گریه ی بارون

رو گونه های عاشق که داره اشک می ریزه آروم

میاد قاطی اشکاش می شه

گونه هاشم مثل یه شیشه

میشه جای اشکای خودش و بارون

اشکایی که خبر می دن از دل داغون

دلی که شکستست مثل شیشه های ترک خورده

از دلی که این روزای بارونی رو از یاد برده

 

' />

+ نوشته شده در 20 تير 1391برچسب:اشک و بارون,ترانه,حسین رحمتی زاده,ساعت 10:33 توسط |

مطالب پيشين
اشک و بارون,ترانه,حسین رحمتی زاده, ساعت 10:33" > اشک و بارون مطلب ارسالی ازحسین رحمتی زاده


دوست دارم مطلب ارسالی ازحسین رحمتی زاده ( <-PostCategory-> )

 

مگه ما چمونه که می گی عاشقی به ما نمیاد

مگه گناهم چیه که می گی دلم نمی خواد

با تو باشم  بزار برو از کنارم

 من با تموم عشقی که دارم

با این دل آشوب و بی قرارم

وایمیستم کنارت و بلند می گم

که عزیزم خیلی دوست دارم

میون تموم خاطرخواهات

منم که آسون می میرم برات

منم که هر روز تو کوچه ها

می مونم ومیشینم چشم به رات

ای تو قشنگ ترین رویای من

بیا بشو هم دم شب های من

به خدا خیلی دوست دارم

ای تو معشوق زیبای من

منم که عاشقونه دوست دارم

می بینی که هر روز واست گل میارم

اگه تو نباشی دیگه کنارم

می بینی دیگه سردم و بی بهارم

تویی امید تپش قلبم

تویی که من هر دم

اسمت و صدا می کنم

و می گم تویی عشقم

 

' />

+ نوشته شده در 20 تير 1391برچسب:دوست دارم,حسین رحمتی زاده,ترانه,ساعت 10:32 توسط |

مطالب پيشين
دوست دارم,حسین رحمتی زاده,ترانه, ساعت 10:32" > دوست دارم مطلب ارسالی ازحسین رحمتی زاده


سلام من و برسون مطلب ارسالی ازحسین رحمتی زاده ( <-PostCategory-> )

 

سلام من و برسون به آخرین ستاره

ستاره ای که از زمین نوری نداره

سلام من و برسون به رویای توی خواب

که این روزا شده یک سراب

سلام من و برسون به اشک های جاری

به دلواپسی و روزهای بی قراری

سلام من و برسون به دل های شکسته

به دست و پاهای خسته و بر خون نشسته

سلام من و برسون به خورشید پشت ابر

به دل عاشقان بی صبر

به روزهای قشنگ و به یاد ماندنی

به شعرهای کهنه و نخواندنی

به اشک های کودکان یتیم

به یار و دوستان قدیم

به بی تابی غنچه ی گل محمدی

به روز قرار که آخرش نیومدی

به مهر مادری از ته دل

به گرفتاری و کارهای مشکل

به دریای خروشان و موج های نگران

به درختی که سایه افکنده بر رهگذران

به پرنده ای که نشسته روی درخت

به مسافر مشتاقی که به سفر نرفت

به دوست داشتن و عشق یک طرفه

به چشمه ی زمزم و صحرای عرفه

به بی قراری رود واسه رسیدن به دریا

به خالق هستی به خود خدا

 

 

اینم آهنگ خونده شده این شعر است که توسط دوستم آقای یاسر افتخار خونده شده و کارهای ضبط و میکسش رو خودم انجام دادم امیدوارم خوشت بیاد.

Download

 

 

 

 

 

' />

+ نوشته شده در 20 تير 1391برچسب:سلام من و برسون,ترانه,یاسر افتخار,ساعت 10:30 توسط |

مطالب پيشين
سلام من و برسون,ترانه,یاسر افتخار, ساعت 10:30" > سلام من و برسون مطلب ارسالی ازحسین رحمتی زاده


دارم میرم مطلب ارسالی ازحسین رحمتی زاده ( <-PostCategory-> )

 

 

 

 

نمی خوام چشات خیس باشه ، نمی خوام گریه کنی واسم

   نمی خوام اسیر باشی ، نمی خوام بیفتی دنبالم

   من دارم می رم فکر نکنی بی وفا شدم یا به عشقمون خیانت کردم

نه همچین فکری نکن عزیزم من با رفتنم تو رو راحت کردم

 

آخه اگه می موندم

 

 قلبت و می سوزوندم

  خوشبختی تو ازت می گرفتم


و یه عمر بی خودی می خوندم

  تو می گی اشکالی نداره


اما دلم نمی زاره


پاپیچت بشه و

 بلا سرت بیاره

  تو میگی مریضی تم قبوله


اما من میگم اینا فقط یه قوله

تنهام می زاریم و می ری از کنارم

وقتی عشقم از چشات بیفته

خدا شاهده نمی خوام حروم شی

 

 

باشی پیشم و یه عمر آبروم شی

می زارم میرم از پیشت ولی

 

میدونم که ممکنه آرزوم شی


خواهشا دیگه نیا ، کاری نکن بلا سر خودم بیارم


دیگه از دنیا بریدم حوصله ی هیچ کی رو ندارم

همه رفتن خواهشا تو هم برو

آخه نمی خوام آزارت بدم تو رو

 

برو فراموش کن چقدر دوست داشتم

تو خواستی باشی می دونم من نذاشتم


برو عزیزم الهی خوشبخت بشی

 

 

چرا نمی ری نکنه می خوای بدبخت بشی

 

می دونم عزیزم خیلی دوسم داری

 

نمی تونی بری که تنهام بزاری

 

 

اگه بزارم برم می دونم

 

 

واسه دیدنم دل تنگ و بی قراری

 

 

من واسه خودته که می گم بری

 

 

اما تو میگی پیش من بهتری

 

 

هر جا که می رم میای و با منی

 

میگی عزیزم یه وقت از پیشم نری

 

تک تک ثانیه هام فدای قلب مهربونت

 

الهی بی ستاره نمونه آسمونت

 

 

می دونم خیلی دوسم داری

 

و جونم بسته به جونت

' />

+ نوشته شده در 20 تير 1391برچسب:دارم میرم,شعر,ترانه,ساعت 10:28 توسط |

مطالب پيشين
دارم میرم,شعر,ترانه, ساعت 10:28" > دارم میرم مطلب ارسالی ازحسین رحمتی زاده


شیطان مطلب ارسالی ازffathi31 ( <-PostCategory-> )

 

شیطان بی رحم  و ملعون باشد نابکار

 آدم سست اراده را گول زند و کند گرفتار

 شیطان برد هوش از سر آدم بی خیال

به گرداب گناهی اندازد در همه حال

هر که سلام گوید به شیطان رجیم

 دور شود ز خدایش که باشد حکیم

 گرداب گناه باشد مهیب و ترسناک

 هر که به سویش رود دائما باشد بیمناک

زمانی ریزد بنده ای  اشک ندامت 

گول وسوسه های شیطان خورده آن بدبخت

هر که با اراده و ایمان رود به جنگ شیطان

پتکی محکمی شود و زندهمچو سنگ به شیطان

پیروز میدان کسی است که دوری جوید ز شیطان

 تا بنای زندگیش محکم شود نیاندازد او را آن طوفان

 

                                                                  ف.فتحی

 

' />

+ نوشته شده در 19 تير 1391برچسب:,ساعت 10:55 توسط |

مطالب پيشين
, ساعت 10:55" > شیطان مطلب ارسالی ازffathi31


حال و آینده مطلب ارسالی ازffathi31 ( <-PostCategory-> )

  

گذر عمر را آدمی کند احساس زمانی

 لحظه لحظه اش بهره جوید در زندگانی

 حال ماهی لغزانی است در دستانمان

به چنگ آورد صیادی آن حال را در هر زمان

حال را  هرگز نتوان کرد زندانی  زمانی

ناگه گذر عمرآدمی سریع گذرد در زندگانی

گذشته شود دفتر بایگانی  کامل ز آیندگان

تک تکش ورق زنیم و عبرت گیریم ز گذشتگان

 حال و آینده در آمیزند با هم در زندگی  زمانی

 گذر عمر آمی را سازند در طول زندگانی

گذشته شود روزی دفتر بایگانی  آیندگان

تک تکش ورق زنند و گیرند عبرت درهر زمان

 حال و آینده شوند روزی همچو رفیقی شفیق

 در هم در آمیزند و شوند آندو  همچو رقیق

                   ف.فتحی

 

' />

+ نوشته شده در 17 تير 1391برچسب:,ساعت 22:39 توسط |

مطالب پيشين
, ساعت 22:39" > حال و آینده مطلب ارسالی ازffathi31


به نام تک دوست زندگانی از مجتبی علیجانپور ( <-PostCategory-> )

به نام تک دوست زندگانی



با نام تو مینویسم بر برگه ای که تنها تو خالق آنی

با نام تو ای بزرگی که سر آغازی و پایانی

با نام تو که آرامش بخش جانی

در همه جا حتی در روزای طوفانی

با نام تو که هر چه خشک باشیم تو بارانی

با نام تو که در همه جا خط پایانی

با نام تو که آغاز گر جانی

تویی که هستی امید زندگانی

سپاس تو را که راهنما و پشتیبانی

سپاس تورا که در برابر ظلم یک سایه بانی

سپاس تو را که در وصف بی پایانی

دوستت دارم تو را که والاترین دوستانی

می نویسم در گوشه ای از کتاب عشق و مهربانی

کمک کن تا شود دوست ، نه در کنج خانه زندانی

' />

+ نوشته شده در جمعه 16 تير 1391برچسب:,ساعت 11:27 توسط اسحاق تتا |

مطالب پيشين
, ساعت 11:27" > به نام تک دوست زندگانی از مجتبی علیجانپور


بی تو دلم تنگه از مجتبی علیجانپور ( <-PostCategory-> )

بی تو دلم تنگه





بی تو غم روم سایه داره / بی تو روزام سرد و تاره


بی تو این دل بی بهاره / بی تو دنیام گریه داره


بی تو چشمام باز میباره / وقتی دل طاقت نداره


وقتی حسرت لونه داره / دیگه شادی جا نداره





بی تو دل پر تب وتابه / بی تو چشمام خیسه آبه


بی تو دل پر از عذابه / زندگی پر از سرابه


بی تو یک ثانیه دیره / این دلم بی تو میمیره


بیتو آسمون میگیره / این دلم میخواد بمیره
 

' />

+ نوشته شده در جمعه 16 تير 1391برچسب:,ساعت 11:26 توسط اسحاق تتا |

مطالب پيشين
, ساعت 11:26" > بی تو دلم تنگه از مجتبی علیجانپور


ترانه ی برفی از مجتبی علیجانپور ( <-PostCategory-> )

ترانه ی برفی

ترانه ی برفیه من بوی نم گرفته / عمق این صدای من حس غم گرفته


شب بی قراره من شده رنگ فاصله / ساز بی صدای من حال غم گرفته


آدمک برفی شدم تو این روزا / همه عمرم یخ زده تو این روزا


من شدم مثل یه یخ بند فجیه / که ندارم حال خوش تو این روزا





ــــــــــــــــــــ Chorus ـــــــــــــــــ





پر شده رنگ سفید / رنگ لحظه های من


پر شده عشق و امید / تویه خاطرات من


خوندن از چشای تو / شده کار دل من


همه لحظه های تو / شده لحظه های من


 

' />

+ نوشته شده در جمعه 16 تير 1391برچسب:,ساعت 11:25 توسط اسحاق تتا |

مطالب پيشين
, ساعت 11:25" > ترانه ی برفی از مجتبی علیجانپور


کاروان عمر از f.fathi ( <-PostCategory-> )

 

کاروان عمر آدمی می گذرد آرام و آهسته

 

 گذرش را حس نکند آن مسافر خسته

 

ثانیه ثانیه عمر آدمی دارد ارزش بسیار

 

بیهوده تلف نکند لحظه ای دانای هوشیار

                                                             ف.فتحی

 

 

 

 

' />

+ نوشته شده در 15 تير 1391برچسب:,ساعت 22:28 توسط |

مطالب پيشين
, ساعت 22:28" > کاروان عمر از f.fathi


( عشق خدایی )از ف. فتحی ( <-PostCategory-> )

سلام ( عشق خدایی )

پاکترین عشق باشد عشق خدای یکتا

عاشق خدا تواند تجربه کند در این دنیا

عشق ورزد عاشق به معشوقش خدا

لحظه ای ز ععشق خدا نشود جدا

عشق خدایی پاک است و آسمانی

بنده مخلص خدا قدر داند در زندگانی

عاشق خدا گذر کند ز سدهای بسیار

تا به معشوقش رسد رنجها برد بیشمار

هر که در زندگانی کند احساس عشق خدا

هرگز لحظه ای ز معشوقش الله نشود جدا

عشق خدا وصف ناشدنی است و خاص

عاشق خدا عشق ورزد به معشوق با اخلاص

ز عشق آن مخلوق شود محو در معشوق

هرگز نتوان جدا کرد آن مخلوق ز معشوق

عاشق مست است و معشوق هوشیار

معشوق صید است و عاشق آماده شکار

عاشق کور است و معشوق بینا و شنوا

معشوق گیرد دست عاشق همچو عصا

میلاد امام زمان منجی بشریت بر شما مبارک و فرخنده باد

(ف. فتحی)

' />

+ نوشته شده در پنج شنبه 15 تير 1391برچسب:,ساعت 20:54 توسط اسحاق تتا |

مطالب پيشين
, ساعت 20:54" > ( عشق خدایی )از ف. فتحی


شعر ( پل ارتباط عقل و علم ) از ف. فتحی ( <-PostCategory-> )


( پل ارتباط عقل و علم )

پل عقل و علم شود محکم زمانی                 شعور و ذکاوت بکار گیرید در زندگانی

زمانی شود پل ارتباط عقل و علم سست      تعطیل شود عقل و شعورش و کند او را پشت

علم هیچگاه به اختیار نشود جایی مهمان       عاقل ز عقل و شعورش شود او را میزبان

عاقل دانا همیشه باشد علم را میزبان          عقل نباشد هرگز علمی نشود مهمان

عفل و شعور و علم شوند زمانی یکدست        کشف نماید دنیای ناشناخته ها و شود سر مست

حق تعالی داده کلیدی همچو عقل و هوش      بگشاید درهای محکم علم و شود مدهوش

( ف.فتحی )

' />

+ نوشته شده در چهار شنبه 14 تير 1391برچسب:,ساعت 1:46 توسط اسحاق تتا |

مطالب پيشين
, ساعت 1:46" > شعر ( پل ارتباط عقل و علم ) از ف. فتحی


با گناه از ف.فتحی ( <-PostCategory-> )

با گناه از ف.فتحی

با گناه عذاب حهنم بیشتر و بیشتر می شود

با گناه آتش جهنم سوزان و سوزانتر می شود

با گناه هرگز نتوان کرد در زندگی تزکیه نفس

در بست در آختیارشیطان قرار گیری و نکشی نفس

گناهکار ز خود ندارد ذره ای اراده در زندگی

مطیع شیطان نابکار باشد کند دائما دوندگی

با گناه شود ابرو و حیثیت آدمی لکه دار

پاک نشود لکه گناهت با وجود شیطان نابکار

با گناه بسته شود کم کم در های بهشت

به بیراهه کشیده شوی دهی انجام کار زشت

' />

+ نوشته شده در سه شنبه 13 تير 1391برچسب:,ساعت 23:56 توسط اسحاق تتا |

مطالب پيشين
, ساعت 23:56" > با گناه از ف.فتحی


با ف. فتحی بيشتر آشنا بشيد ( <-PostCategory-> )

نام و نام خوانوادگی؟  ف.فتحی...ffathi

سن؟  پنجاه و یک سال

متولد چه ماهی هستین ؟  فروردین

وضعیت تاهل؟  متاهلم و صاحب دو پسر و یک دختر هستم

فعالیتتون در چه زمینه ای است ؟  در زمینه نثر و نظم

چی شد شروع به کار کردین ؟  در ماه رمضان پارسال این نوشتها به سراغم امده و همچنان تا خدا بخواهد ادامه دارد

سبک نوشته شما چیست ؟  نثرم سبکش رئالیست است ولی نظمم مثنوی است

الگو شما کیست ؟  الگویم ائمه و اطهار و شعرا و نویسندگانند چون خدا گواه در تمام طول عمرم عاشق مطالعه بودم و خواهم بود

رابطه شما با خانواده چه جوری است؟  رابطه ام با خانواده آنقدر صمیمانه هست چون سعی می کنم تا انجا که در توان دارم همه را نسبت به هم مهربان و دلسوز نمایم

مشوقتون چه کسی بوده؟  مشوقم خدا است چون این نوشته ها را الطاف الهی می دانم

دوست داری تشکیل بند با  علاقه مندان در این حرفه داشته باشی ؟  دوست دارم با اهل دل در مورد نوشتهای انها تبادل نظر نمایم و البته هم دیگران هم در مورد نوشته هایم نظر دهند چون با انتقاد و تشویق بیشتر تلاش می کنم تا که نوشتهایم مد نظر خوانندگان قرار گیرد

غیر این کار   چه حرفه ای را دنبال می کنی ؟  فقط می نویسم و کارهای روزمره زندگی ولی بیشتر عاشق نوشتنم

چه نوع شخصیتی داری ؟  شخصیتم فردی دلسوز و صبورم البته باید دیگران در موردم نظر دهند

با چه هنرمندانی دوست داری  همکا ری کنی ؟  دوست دارم با اهل دلایی که در زمینه نوشتن نظم و نثرند همکاری نمایم البته همه برایم محترمند و به عقایدشان احترام می گذارم

چه مشکلاتی در این  راه داشتین ؟  تنها مشکلم چاپ نکردن اثارم می باشم البته خدا همانطوری که کمکم کرد تا بنویم کمکم می کند تا چاپش نمایم

قصد ازدواج داری ؟  خدا را شکر که متاهلم

تو این حرفه که هستی  ادامه می دهی یا روزی خاتمه پیدا میکنه ؟  البته تا جان در بدن دارم به نوشتن ادامه می دهم

با آقا  اسحاق چه جوری آشنا شدی ؟  اقا اسحاق را از نزدیک نمی شناسم بلکه آثارش از راز دلش حکایت می کند مطمئنم انسان رمانتیک و با احساس است چون هر کسی شعر می نویسد باید کل احساسش را در نوشتنش متمرکز نماید.


چرا دوست داری این فعالیتتو ؟ این فعالیت را بخاطر خدایم و دلم دوست دارم چون عقاید دیگران برایم محترمه دوست دارم که دیگران برای نوشت هایم حرمت قائل شوند اگر انتقادی دارند به خودم بگویم چون انتقاد سازنده است من هم طالبش می باشم


 پل ارتباطی؟ www.ffathi31.lxb.ir

هر حرف دیگری که دارین میتوانید بازگو کنید .

 تنها ارزویم آن است که جوانان از وقت چون طلایشان نهایت استفاده را ببرند و هرگز به بطالت نگذرانند و در  خاتمه از شما دوست گرامی که وقت گذاشته اید از من سو الاتتان را پرسیده اید و دیگر دوستانی که شما را یاری می کنند سپاسگزارم و از خدای بزرگ ارزوی بهترینها را برایتان دارم موفق و موید باشید.

' />

+ نوشته شده در سه شنبه 13 تير 1391برچسب:,ساعت 23:40 توسط اسحاق تتا |

مطالب پيشين
, ساعت 23:40" > با ف. فتحی بيشتر آشنا بشيد


دلیل متفاوت بودن ( <-PostCategory-> )

سلام من امیر هستم  خبری که از  اسحاق دارم خیلی جالبه  لطفا بخونین .

  اسحاق متفاوت بودن کارهاش  رو از مادرش به ارث برده  به عنوان مثال در صحبت هایی که از مادر گرامی اسحاق داشتم فهمیدم  مادر گرامیش وقتی که اسحاق به دنیا میاورد می خواست اسم او را ادریس بذارد که اسم متفاوتی در شهری که زندگی میکرد داشته باشد اما پدر اسحاق زیاد از این اسم راضی نبود و مادر اسحاق  دوباره تلاش میکنه که یه اسم متفاوت دیگری انتخاب کنه  که بعد از بحث های خانوادگی  اسم اسحاق مورد قبول واقع میشود .

' />

+ نوشته شده در سه شنبه 13 تير 1391برچسب:,ساعت 17:52 توسط امیر |

مطالب پيشين
, ساعت 17:52" > دلیل متفاوت بودن


با محمد نعمتی بيشتر آشنا بشيد ( <-PostCategory-> )

 
نام : محمد

نام خانوادگی : نعمتی

نام شهرت : ماوی

mavi

از کی شروع به گفتن رپ کردین ؟

 2سال به صورت حرفه ای

کسی مشوقت بوده ؟

 کسی نبوده

وضعیت تاهل :

مجرد

دوست داری تشکیل بند با  علاقه مندان در این حرفه داشته باشی ؟

بله ، البته

به غیر از رپ گفتن چه حرفه ای را دنبال می کنی ؟

Danceاسب سواری،مانکن ،

چه نوع شخصیتی داری ؟

شخصیتی ایده آل دارم به طور واضح تر دوست دارم کسی که با من هست بیشتر از خودم احساس راحتی داشته باشه  و خیلی خوشحال باشه

با چه هنرمندانی دوست داری  همکا ری کنی ؟

با همه ی هنرمندان

همکاری با دیگران محدودیتی داره ؟

نه هیچ محدودیتی نداره و با هر سنی همکاری میکنم

قصد ازدواج داری ؟

اگه شخصی پیدا بشه منو به خاطر خودم بخواهد نه بخاطر موقعیتم.  البته

 چه سختی هایی در این راه کشیدی ؟

سختی من این بوده که هیچ کس نبوده که از من حمایت کنه

تو این حرفه که هستی  ادامه می دهی یا رو زی خاتمه پیدا میکنه ؟

البته ادامه داره اونم با حمایت عزیزان

با اسحاق تتا چه جوری آشنا شدی ؟

اسحاق با من تو یه محل زندگی میکنه و  ترانه هاشو برایم مینوشت تا من نظر خودمو  در مورد ترانه اش بگم و بعد از مدتی  که گذشت تصمیم به همیاری با اسحاق گرفتم

کارکردن با اسحاق چه جوری است ؟

رضایت بخش بوده و با هم سازگاری داریم و بهترین دوستم هست

چرا دوست داری رپ بگی؟

به خاطر اینکه به بعضی  از رپرها ، رپ گفتنشون ریشه نداره به اونا می خوام ثابت کنم که رپ گفتن  اونجوری که فکر میکنین نیست

 چه نصیحتی  به افرادی که تو رپ گفتنشون به عقاید خودت ریشه ندارند داری؟

حتما قبل از خواندن رپ با افرادی که تو این کار حرفه دارند مشورت کنند و فکر نکند که با اصلاح کردن رپ گفتنشون چیزی از ارزششون کم میشه

غذای مورد علاقه ؟

پیتزا ،قیمه ، چلو گوشت ،جوجه ، کوفته ،

چه نوع میوه ای دوست داری ؟

پرتقال  ، موز ، آناناس ، هلو ، آلو ، انبه

 پل ارتباطی با محمد نعمتی

eye_ mavi @yahoo.com

علاقه مندانی که دوست دارن نمونه ای از رپ های من را ببینند می توانند در قسمت رپ محمد نعمتی  مشاهده کنند

' />

+ نوشته شده در سه شنبه 13 تير 1391برچسب:,ساعت 17:42 توسط اسحاق تتا |

مطالب پيشين
, ساعت 17:42" > با محمد نعمتی بيشتر آشنا بشيد


رپ : حرف های تو از محمد نعمتی ( <-PostCategory-> )

 حرف های تو پر از گلایه بود         وجود تو توی زندگی مثل یه لاله بود

نمیدونم چرا از زندگیم رفتی زود    مگه تمام زندگی من توی فالت بود

عشق تو زندگی را از من ربود      گل های زندگیم از اولش پژمرده بود

 

' />

+ نوشته شده در سه شنبه 13 تير 1391برچسب:,ساعت 17:36 توسط اسحاق تتا |

مطالب پيشين
, ساعت 17:36" > رپ : حرف های تو از محمد نعمتی


رپ :قلب کرایه ای از محمد نعمتی ( <-PostCategory-> )

 

قلب کرایه ای

کم کم عاشق شدم من ساده لو                نمی دونستم می ری از کنار من تو

قلب تو میدادی کرایه پس تو                 دوستم نداشتی رو شد دست تو

تو راضی کردی قلبمو                       که واسه تو بمونه از تو بخونه

اما بدون بازیچه دست تو  دل من نبود      گفتن دوستت دارم از ته دلت نبود

حالا بود و نبودت واسم فرقی نداره        فکر کردی از آسمون واست عشق میباره

میباره اشک از چشمات دوباره              ولی بدون با رفتنم دیگه فایده نداره

 

' />

+ نوشته شده در سه شنبه 13 تير 1391برچسب:,ساعت 17:35 توسط اسحاق تتا |

مطالب پيشين
, ساعت 17:35" > رپ :قلب کرایه ای از محمد نعمتی


رپ : گیر سه پیچ از محمد نعمتی ( <-PostCategory-> )

 

توهم گیر سه پیچ میدی و میگی        از شما یه خواسته داریم

امشب میام خواستگاری                 ما هم یه قلب صاب مرده داریم

که دادیم دستت                       دیگه بسته گیر سه پیچ نده

 

' />

+ نوشته شده در سه شنبه 13 تير 1391برچسب:,ساعت 17:34 توسط اسحاق تتا |

مطالب پيشين
, ساعت 17:34" > رپ : گیر سه پیچ از محمد نعمتی


رپ : دل من از محمد نعمتی ( <-PostCategory-> )

 

دل من تو این دلواپسی

وابسته  تو شد

دل من تو این دلواپسی

مجنون و شیدای تو شد

رپ : فکر میکردم

فکر میکردم از آسمون

مثل فرشته نازل دی

ولی نمی دونستم  تو زندگی

عشق بی حاصل تویی

رپ : می خوام بکنم ریسکی

خانوم میخوام بکنم ریسکی

رفیق بشم با آبجی چت لی

می خوام بشینم

بخونم مجله T3

هی میگی شام چی میخوری ؟

 میگم هیچی

' />

+ نوشته شده در سه شنبه 13 تير 1391برچسب:,ساعت 17:33 توسط اسحاق تتا |

مطالب پيشين
, ساعت 17:33" > رپ : دل من از محمد نعمتی